تفسیر فال
دیگر از خدا چه میخواهید؟ در جستوجوی چه چیزی هستید که همه چیز در کنار شما قرار دارد و تنها کافی است چشمانتان را باز کنید؟ در اطراف شما یک گلستان پر از معرفت و دلجویی وجود دارد که میتواند به شما آرامش و روشنی ببخشد. امروز، زمانی که فرصت دارید، میتوانید گنج عشق را طلب کنید؛ زیرا اگر این فرصت را از دست بدهید، فردا ممکن است برای رسیدن به آن دیر باشد. خوشاخلاقی شما نه تنها باعث جذب دیگران به سوی شما میشود، بلکه این نوای دلنشین و آهنگین دلتان است که شاعر بزرگ حافظ را به غزلگویی تشویق کرده و او را ترغیب میکند تا احساسات عمیق محبت و عشق خود را در قالب شعر بیان کند. بیشک، ارتباط با چنین احساساتی نه تنها زندگی فردی بلکه روابط اجتماعی ما را نیز غنا خواهد بخشید.
غزل حافظ: شماره ۴۹۵
- می خواه و گل افشان کن، از دهر چه میجویی؟
- این گفت سحرگه گل، بلبل تو چه میگویی؟
- مَسْنَد به گلستان بر، تا شاهد و ساقی را
- لب گیری و رخ بوسی، می نوشی و گل بویی
- شمشاد، خرامان کن وآهنگِ گلستان کن
- تا سرو بیاموزد، از قدِّ تو، دلجویی
- تا غنچهٔ خندانت، دولت به که خواهد داد
- ای شاخِ گُلِ رعنا، از بهر که میرویی؟
- امروز که بازارت، پرجوش خریدار است
- دریاب و بنه گنجی، از مایهٔ نیکویی
- چون شمعِ نکورویی، در رهگذرِ باد است
- طَرْفِ هنری بربند، از شمعِ نکورویی
- آن طُرِّه که هر جَعدش، صد نافهٔ چین ارزد
- خوش بودی اگر بودی، بوییش ز خوشخویی
- هر مرغ به دستانی، در گلشنِ شاه آمد
- بلبل به نواسازی، حافظ به غزلگویی
پخش صوتی غزل
غزل در قالب تصویر
تصویر غرل به صورت یکجا