نیمه شعبان، روز میلاد نورانی امام زمان (عج)، روزی است که دل های منتظران به شوق و امید به ظهور آن حضرت پر میکشد. در این روز مبارک، شاعران و دکلمهخوانان با اشعار و جملات پر از امید و دعا، پیامهای خوشحالی و انتظار را به گوش جهان میرسانند. این دکلمه ها به ما یادآوری میکنند که همچنان با دلهایی روشن و نیکو، منتظر بازگشت منجی عالم بشریت باشیم.
همچنین ببینید: پیامک نیمه شعبان
دکلمه در مورد نیمه شعبان طولانی
ای عزیز! ای فرازندهی پرچم هدایت و ایمان! ای راز برپایی زمین و آسمان! ای خسرو اقلیم وجود! ای فجر امید! با هزارن تأسف میدانیم که غیبت تو از ماست، غَیبَتُهُ مِنَّا. ای عزیز! ای داغدار اولیاء خدا! ای دادخواه حق نبأ عظیم! ای ثائر خون حسین علیه السلام! ای دست انتقام خدا! به خدایت سوگند که قدر ترا ندانستیم و چشیدیم طعم تلخ غیبتت را.
ای عزیز! ای بزرگ مظلوم تاریخ! با نگاهی دقیق و به وسعت همه ی جهان، تمامی نابسامانی ها و فتنه ها، بلایا و ظلم ها را زیر نظر داری، قلب مهربانت مالامال درد و سوز است. دستت قبضه ی شمشیر را میفشارد اما نه سخنی میتوان گفتن و نه شمشیری از نیام برکشیدن که فقط نظاره گر توانی بود. آخر اجازه ی قیام و ظهورت نرسیده است.
ای عزیز! ای بزرگ مظلوم تاریخ! ای یوسف فاطمه! تو را به جان مادرت برای فَرَجت دست بر دعا بردار و ظهورت را از خدا بخواه تا:پهلوی شکسته اش را مرحمی باشی، گونه ی کبودش را نوازشی کنی، و قلب شکسته و پیکر افسردهاش را التیام بخشی. و می دانم آنگاه که شیعیان تو زبان به شِکوِه و شکایت از ایام غیبت و فراق بازکردهاند، فرمودهای: «… دلم را نسوزانید، کار به دست من نیست،…»
آری ای عزیز! بی جهت نبود که تو را بزرگ مظلوم تاریخ خواندم که تو نه تنها وارث سنن انبیاء و اولیائی که وارث تمامی مظلومیت آنان نیز؛ که اگر معیار مظلومیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، سه سال به سر بردن در کوه ها و دره های اطراف مکه به حال تبعید؛ و بیست و سه سال تحمل رنج و شکنج و آزار و اذیت از طرف دشمنان؛ و هجرت گزیدن از زادگاه خود مکه به خاطر خوف از قتل است،
تو ای مولای من! بیش از یکهزار و یکصد سال است که دور از شهرها و در دامنهی کوهها و در غربت به سر میبری و عداوت دوست و دشمن را در طول این یازده قرن تحمل میکنی و از زادگاه و دیارت و از دوستان و شیعیانت هجرت گزیدهای.
و اگر گواه مظلومیت علی علیه السلام، بیست و پنج سال خانه نشینی و مشاهده ی غصب خلافت؛ و تنهائی و نیافتن یار وفاداری که درد دلش را بدو گوید و به او تکیه کند؛ و برآوردن فریاد: فَصَبَرْتُ وَ فی الْعَینِ قَذی وَ فی الْحَلْقِ شَجاً أَری تُراَثی نَهْباً؛ و ظلمی است که به همسرش رفته است؛
ای مهدی عزیز! ای مظلوم تاریخ! ای پیشوای محرومان! ای حامی ستمدیدگان! ای انقلابگر پیروز! ای سرو افراخته در دشتهای خاموش! ای قامت رعنای عدالت! ای دادرس مظلومان! ای فجر امّید! ای فریاد آزادی! فردا که دستهامان میرود تا پنجره های مشرق را بگشاید، امیدهامان این است که اینبار آفتابی دیگر بتابد؛ آفتابی که برملک تو می تابد…
آری آفتابی دیگر بتابد؛ آفتاب ظهور، ظهور پیروز، پیروزی عدالت، عدالت و امید، امید مستضعفان، مستضعفان مظلوم. امشب که می خوابیم، شاید آخرین شب هجران باشد، هجران مشتاقان، مشتاقان محروم، محرومان تاریخ، تاریخ امپراطوران نه؛ تاریخ محرومان.
برای فرزندانمان حماسه خواهیم سرود، به آنها خواهیم گفت: ما باغبانان که عمری چشم به راه گذاشته ایم تا تو بیایی و با مژگان دیدگانمان فرش راهت را بروبیم، نشستیم و تو نیامدی.
به آنها خواهیم گفت که لاله های انتظار را در قلبهایشان هر روز آبیاری کنند، مبادا این گلها از طراوت بیفتند. به آنها خواهیم گفت: وقتی امامتان آمد، این لاله ها را چیده با روبانی سرخ که نشان اعتراضتان بر هر چه ستم و ستمگر بوده، بپیچیده و به حضورش ببرید و بگویید: «این بود آنچه در خانه دل داشتیم، متاعی است اندک….»
بدانید که او می پذیرد، آخر او خیلی رئوف است، او لاله های شما را می پذیرد، مگر برایتان نگفتم که او وارث کریمان تاریخ است و قلب عالم امکان. راستی فرزندانم! یادتان نرود که به امامتان بگویید پدرانمان در فراقت افسرده شدند، عاقبت پروانه صفت، پرو بالشان را به دست شمع سپردند و در هجران تو سوختند.
سلام ما را به او برسانید؛ یکبار در چشمان پر فروغش خیره شوید و به جای پدرانتان بگویید:
سَلَامٌ عَلی آلِ یَاسِین، اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا داعِیَ اللهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ، اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللهِ وَ دَیَّانَ دیِنِهِ، اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَهَ اللهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ، اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللهِ وَ تَرْجُمَانَه، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللهِ فِی أَرْضِهِ .
و اگر شما فرزندان نیز گاه رفتنتان رسید و درک ظهور پرشکوهش دست نداد، به فرزندانتان بگویید که لاله های انتظار را در قلب هایشان آبیاری کنند؛ مبادا این لاله ها از طراوت بیفتند و آنان نیز به فرزندانشان.
اما نه، نه اینقدر دیر، نه! شاید که فردا پشت به کعبه فریاد برآری که «أَلَا یَا أَهْلَ الْعَالَم أَنَا بَقِیَّهُ اللهِ، جَاءَ الْحَق وَزَهَقَ الْبَاطِل إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقاً»
اما ای امام! اگر ما مظلومان طعم مظلومیت را چشیدیم، خوب میدانیم که تو از همه مظلوم تری، زیرا که با نگاه پر نفوذت که به شعاع همه جهان است، هر جا را می بینی و از هر ظلمی آگاهی، ظلم ها را که دیدی، دریای قلب رئوفت طوفانی می شود.
دستت قبضه شمشیر را می فشارد اما نه سخنی می توان گفتن و نه شمشیری از نیام بر کشیدن که فقط نظاره گر توانی بود؛ آخر اجازه قیام و ظهورت نرسیده است و آنگاه که شیعیان تو زبان به شکوه و شکایت از ایام غیبت و فراق باز کرده اند فرموده ای: «دلم را مسوزانید که به دست من نیست».
ای صاحب دعوت محمدی! ای وارث صولت حیدری! ای وارث حلم حسنی! ای وارث شجاعت حسینی! ای وارث تمامی خوبی ها! خود دست بر دعا بردار و ظهورت را از خدا بخواه:
«اَللّهُمَّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی، اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج». «اَلسَّلَامُ عَلَی الْمَهْدِی الَّذِی وَعَدَالله عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَم أَنْ یَجْمَعَ بِهِ الْکَلِم وَ یَلُمَّ بِهِ الشَّعْث یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.»
هدیه به پیشگاه مقدس قطب عالم امکان، شیرازه ی کتاب آفرینش، جان جانان،که جهان در تب و تاب ظهورش به انتظار نشسته است، اجماعا صلوات.
بار الها! به تو شکایت می کنیم از فقدان پیامبران؛ به تو شکایت می کنیم از غیبت اماممان؛ به تو شکایت می کنیم از بسیاری دشمنانمان و کمی تعدادمان؛ به تو شکایت می کنیم از سختی بلایا و فتنه ها بر ما و ناسازگاری زمانه با ما.
پروردگارا! بار الها! به تو شکوه می کنیم و چرا که نکنیم! چرا که فریاد بر نیاریم؟ درد هجران که ما را کشت. آخر تا به کی اشک بر چشم و چشم بر راه، دوری محبوبمان را تحمل کنیم، به عزتت سوگند که طاقتمان طاق شد، کاسه صبرمان لبریزو زندگی و روزگارمان سیاه؛ آخر مگر می شود، مگر میشودکه با فراق یار آرام گرفت؟ مگر می شود در انتظار محبوب صابر بود در حالیکه صبر و قرار و تاب و توان برایمان نمانده است:
تا به فراق خو کنم، صبر من و قرار تو
وعده وصل اگر دهد طاقت انتظار تو
ندانستیم و همچون فرزندان یعقوب، یوسف عزیزمان را به ثمن بخس فروختیم و اینک با هجران او کنعانمان در خشکسالی فرو رفته و زندگی بر ما سخت و دشوار گردیده است. با رویی خجل دست تمنا بسوی آن یوسف عزیز گشوده و عرض می کنیم: ای عزیز! به ما و کسانمان سختی رسیده و سرمایه اندک آورده ایم؛ پس پیمانه ما را کامل گردان و به ما صدقه و بخشش ده که خداوند صدقه دهندگان را نیکو پاداش میدهد.
ای عزیز! ای خورشید رخ برکشیده در پس ابر! ای سفر کردهی هجران گزیده! ای یار آواره از دیار! تا کی تو همچنان در غیبت، و ما این چنین در هجران؟ جان جهانی نثار قدومت باد؛ آیا هجران امروز ما به فردای وصال تو می رسد؟ ای عزیز! ای پیشوای محرومان! ای دادخواه مظلومان! ای فریادرس درماندگان! ای آخرین امید!
دیدگان جستجوگر ما بر دروازهی هر سحر قامت تو را منتظر است؛ آیا میشود که شام تار هجران ما به صبح روشن وصالت بدل شود؟ ای عزیز! ای قرآن علی بر کف! ای عصای موسی در مشت! ای خاتم سلیمان در انگشت! بر ما چه سخت است که همگان را ببینیم و تو را نبینیم!
ای عزیز! ای کمال موسی را وارث! ای شکوه عیسی را واجد! ای صبر ایوب را صاحب! چه دشوار است که سخنان همه بگوشمان رسد و صدای دلنشین تو را نشنویم! ای عزیز! ای یادگار خدا در زمین! ای دست توانای حق در آستین! ای قرآن ناطق خدا! ای اسم اعظم الهی!
چه سخت است که لطفت را به عیان ببینیم و دشمن در انکار وجود نازنینت بر ما طعنه زند! ای عزیز! ای منتظر زمان! ای فاتح بزرگ جهان! ای قلب عالم امکان! ای مظهر رحمت بیکران! آخر در انتظار مقدم پاکت نشستهایم، جان و مال و فرزندانمان فدای قدوم تو، بیا و دستمان گیر.
دست من گیر که این دست همان است
که من بارها از غم هجران تو بر سر زدهام
مخور غم چون به پایان روزگار انتظار آید | رود سرمای دی آن دم که هنگام بهار آید |
خزان بر تخت یغما چند روزی بیش ننشیند | صبا با جیش نوروزی و لطف بی شمار آید |
به پایان می رسد تاریکی شب های غم | از راه چو خورشید جان آرا برون از کوهسار آید |
جهان در انتظار و من به امیدم که تا روزی | همایون طلعتم مهدی ز امر کردگار آید |
هر یک در آتشی من و پروانه سوختیم | را وصال شمع و مرا هجر یار سوخت |
همچنین ببینید: دلنوشته برای نیمه ی شعبان
دکلمه در مورد نیمه شعبان کوتاه
رؤیای روشن
آسمان در شب نیمه شعبان میدرخشد،
و زمین، در انتظار آمدن تو، به آغوش میگشاید.
امام مهدی، ای منتظرِ مهربانی،
جهان را با دستان پر از رحمتت پر کن.
ما چشم به راهیم،
که به زودی، نور هدایت بر دلهای ما خواهد تابید.
طلوع امید
نیمه شعبان، شب میلاد فرشتهای از آسمان،
که زمین را از ظلمت بیرون خواهد آورد.
این شب، شب اشتیاق است،
شب انتظار، شب شروع نور و عدالت.
حضرت مهدی (عج)،
دلهای خسته، در انتظار دست تو هستند.
ای آنکه به زودی میآیی، زمین منتظر است.
همچنین ببینید: متن و صوت زیبا مولودی برای نیمه شعبان
منتظران دلها
نیمه شعبان است و زمین در انتظار،
دستی از آسمان خواهد رسید و جهان را روشن خواهد کرد.
گویی خورشید دوباره در دل شب میتابد،
و همه چشمها به درخشش آن دوخته است.
ای امام زمان، بیا که دلهای ما شوق دیدار تو را دارند.
بیا که چشمهای غمگین ما، در انتظار نگاه تو هستند.
ظهور تو، آغاز رهایی است.
آقا جان بیا؛
بیا که آدمیان سخت محتاج ناجی گریهای تو هستند، بیا که خشک شد این چشمه اشک بیا و قدم بر چشمان ما گذار… آقا جان بیا که کودکان به جای اینکه لالایی مادران گوش آنها را بنوازد صدای انفجار بمب و موشک در گوش آنها میپیچد. بیا تا زمانی که این چشمها در انتظار یوسفش سوی خود را از دست نداده، بیا که دیگر هیچ کودک بیگناهی مقابل چشمان مادر، جان ندهد…!
یابن الحسن! ای صاحب زمان!
پس ای آخرین امید! مباد که دست دلدادگانت، از دامان تو کوتاه بماند… میلادت مبارک سرور زمین و آسمانها
ای یوسف زهرا!
آخر تا کی در پس این حجاب میمانی. ای طاووس اهل جنت! ای سفیر حق؛ و ای بلندای برج ولایت را اختر!
تمام عمر دوختم دو چشم خود به راه تو
به این امید زندهام که گردم از سپاه تو
دوباره همه از تو میگویند و میشنوند
شیرینی نام تو و شهد یادت به کامها مینشیند
دوباره طاقها برای نصرت تو قد علم میکنند
کاغذهای رنگی به شاد باش تو در باد میرقصند
دوباره همه دیوارهای شهر با سرانگشتانِ احساس چراغان میشود.
اما…
کاش گفتن و شنودن از تو سهم همه ثانیهها باشد و یادآوریت همه دقایق را پر کند و خدمت به تو انگیزه همه حرکتها شود!
کاش سینهمان صندوق صدقهای شود و قلبمان سکهای نذر سلامتت!
کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد و دستمان جز به دعا برای تو به آسمان نرود،
کاش انتظار تو زنگی باشد که از نافرمانیت بازمان دارد!
کاش حال و هوای همیشه دلمان به رنگ نیمه شعبان باشد…!
نیمه شعبان است و دلها به شوق،
به انتظار نشستهاند.
آسمان روشنتر از همیشه در انتظار طلوع خورشید است،
خورشیدی که از دل شب بیرون خواهد آمد
و تمام تاریکیها را در هم خواهد شکست.
امام مهدی، ای منجی عالم بشریت،
زمین در انتظار قدمهای توست.
هر گوشهای از این کره خاکی
با یاد تو روشن است و امید به ظهور تو
دلهای دردمند را شفا خواهد بخشید.
ما منتظریم تا با آمدن تو،
عدالت بر همهجا سایه بیفکند
و ظلم و فساد از جهان رخت بربندد.
حضرت مهدی (عج)،
ما با دلهای پر از شوق
در این شب پر نور،
نام تو را بر لب داریم
و برای آمدنت دعا میکنیم.
ای امامِ غایب،
نزدیکتر از همیشهای،
ما منتظرانه چشم به راهی.
پس بیا، که این زمین،
با تمام شوق و انتظار،
منتظر دستهای توست.
همچنین ببینید: متن و صوت مولودی برای امام زمان عج
دکلمه در مورد نیمه شعبان کودکانه
نیمه شعبان است، چه شبی پر از نور،
امام مهدی (عج) به زودی میآید از دور.
آسمان روشن است، ماه در دل شب،
چشمها همه منتظرند، با شوق و با تب.
ای امام مهربان،
ما منتظریم تا بیایی،
دستهایت را در دست ما بگذاری،
و دنیا را با مهربانی روشن کنی.
بیا و دلهای ما را شاد کن،
برای ما، که همیشه در انتظاریم،
جای تو در دلهایمان پر است از امید،
و منتظریم تا با لبخندت بیایی،
که زمین و آسمان پر از رنگ و شادی شود.
نیمه شعبان است، روز جشن و سرور،
امام مهدی (عج) میآید با نور،
ای مهربانترین، ای دوست خوب ما،
ما آمادهایم که تو را ببینیم،
با دلهای پر از دعا، با دستهای بلند،
برای آمدنت، همه با هم دعا میکنیم!
نیمه شعبان است، روز خوبی رسیده،
امام مهدی (عج) به زودی میآید،
با لبخند و مهربانی، با دستهای پر از نور،
دنیای ما را پر از شادی و سرور!
زمین پر از گلها، آسمان پر از رنگ،
دلهای ما با یاد تو شاد و بیچیز.
ما بچهها، منتظریم تا بیایی،
دستهایمان را در دستت بگذاری، و ما را از ظلم دور کنی.
به زودی با تو، دنیا پر از خوبی میشود،
عدالت و مهربانی در هر گوشه میچرخد،
ما به یاد تو، هر روز دعا میکنیم،
که با لبخندت، جهانی جدید بسازی!
نیمه شعبان، روز جشن و شادی،
با آمدن امام، دنیای ما پر از برکت و امید میشود.
ای امام مهدی، بیا که دلهای ما در انتظار توست!