در تاریخ اسلام، روز نیمه شعبان همواره به عنوان یکی از روز های بزرگ و فرخنده شناخته می شود. روزی که در آن نور امید و بشارت به دلهای مومنان می تابد، زیرا این روز، روز ولادت امام مهدی (علیهالسلام)، آخرین امام از اهل بیت پیامبر (صلىاللهعلیهوآله) است که طبق وعده های الهی، به زودی ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و انصاف خواهد ساخت. ولادت امام زمان (علیهالسلام) در نیمه شعبان، نه تنها یک مناسبت مذهبی، بلکه یک امید بزرگ برای بشریت است. روزی که دل ها به یاد و ذکر آن حضرت در میغلتد و منتظران ظهورش دعاگوی او هستند. در این مقاله، به بررسی اهمیت این روز عظیم، فلسفه ولادت امام زمان و چگونگی برگزاری جشن های نیمه شعبان خواهیم پرداخت و جایگاه این روز در قلب شیعیان و مسلمانان سراسر جهان را بررسی خواهیم کرد.
همچنین ببینید: زیباترین دکلمه در مورد نیمه شعبان
متن مجری نیمه شعبان
مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان، یا نور الله فی الظلمات، یا حجه الله علی البریه.
با سلام و درود خدمت همه شما عزیزان که امروز در این جشن بزرگ و فرخنده شرکت کردهاید. روزی که دلهای مؤمنان و شیعیان در سراسر دنیا با یاد حضرت ولی عصر (علیهالسلام) روشن و پر از امید است. نیمه شعبان، روز میلاد امام مهدی (علیهالسلام) که در حقیقت روز امید به ظهور است و بشارتدهنده بهپایان یافتن دوران ظلم و فساد در جهان.
پایان ظلم و آغاز عدل
امام مهدی (علیهالسلام) همانطور که در احادیث و روایات آمده است، شخصی است که بهزودی ظهور خواهد کرد تا عدل و انصاف را در سراسر جهان برقرار کند. او آمده است تا همه انسانها را به سوی حقیقت هدایت کند و راه را برای تحقق عدالت واقعی هموار سازد.
دعا برای ظهور امام زمان (علیهالسلام)
در این روز فرخنده، بیایید همگان برای تعجیل در ظهور امام زمان (علیهالسلام) دعا کنیم و از خداوند بخواهیم که روزی برسد که شاهد بازگشت حضرت باشیم و در ظل عدالت و محبت ایشان زندگی کنیم.
همچنین ببینید: پیامک نیمه شعبان
متن مجری گری برای نیمه شعبان طولانی
پدر دستش را برشانه ی فرزندش گذاشت و از او پرسید در این دنیا چه کسی قدرتمند است؟ پسر گفت:من پدر بار دیگر پرسید، پسر دوباره همان جواب را داد، پدر که کمی ناراحت شده بود دست از شانه های پسر برداشت و به سمت در رفت.
بعد از کمی مکث برای بار سوم سوال خود را پرسید پسر این بار گفت:شما، پدر با تعجب پرسید: چرا دفعات قبل این را نگفتی؟ پسر گفت: زیرا دست شما بر شانه های من بود. این حس مشترکی که بعد از شنیدن این داستان در وجود همه ی ما یادآوری شد بیش از یک حس یک نیاز است. نیازی که تنها در صورت یافتن آن حامی برطرف می شود. آن حامی کیست؟
چه کسی همواره دست حمایتش بر شانه ی من است؟ در پاسخ به این نیاز به یاد سید بزرگواری افتادم که یک روز برایم تعریف می کرد: سید: «سحرگاهی دلم هوای دیدار آقایی را کرده بود رفتم به سمت خانهی اش اجازه گرفتم، وارد خانه شدم رفتم به سمت سرداب خانه. آن جا محل عبادت آن آقا بود. وارد سرداب شدم دیدم آن آقا مشغول دعا هستند.
غرق راز و نیاز بودند با خودم گفتم ببینم آقا چه دعایی می خوانند و از خدا چه می خواهند؟ دیدم این چنین میفرمایند: «خدایا شعیان ما گناهان زیادی به اتکاء محبت و ولایت ما انجام داده اند. پشت گرمی آنها به ماست و چشم شفاعت به ما دارند.»
سید رو به من کرد و گفت: وقتی این عبارات را شنیدم تکان خوردم! قربانِ این مهر و محبت، و آقایی بروم. امام عصر در خلوت به سرداب مقدس و محل عبادتش آمده و برای شیعیان وساطت می کند.»
بله ما حمایت حامی به نام امام عصر را در پشت خود داریم آن وجود نازنین از سر محبتی که به ما دارند برای ما دعا و استغفار می کنند. نه تنها امام عصر این گونه هستند بلکه پدران ایشان هم این گونه بودند.
خود می دانی که مادر آن بزرگواران حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها بودند. همان مادری که کریم اهل بیت امام حسن مجتبی در شرح حال ایشان فرمودند. امام حسن مجتبی علیه السلام: «شب جمعه ای از خواب بلند شدم؛ مادرم زهرا سلام الله علیها را در حال عبادت دیدم. غرق در عبادت بودند دائما در حال رکوع و سجده بودند، تا نزدیکی های صبح.
حالا دیگر نوبت دعا کردن و عرض حاجت شده بود، انتظار داشتم برای خود دعا کنند، اما برای زنان و مردان مومن دعا میکردند، آنها را اسم می بردند، زیاد دعایشان میکردند، و برای خودشان دعا نمی کردند.»
داشتن توقع فضل و کرم از این خاندان توقع بی جایی نیست زیرا تربیت شده چنین مادری هستند. تربیت شده چنین مادری هستند که وقتی فردی مقروض به فرزند صدیقه کبری یعنی امام سجاد علیه السلام مراجعه می کند.
و به ایشان می گوید: ای پسر پیامبر، من امروز را آغاز کردم در حالیکه قرض ۴۰۰ دیناری داشتم و نمی توانم آن را ادا کنم. حضرت به شدت گریستند. پرسیدند علت گریه شما چیست؟
فرمودند: چه رنجی از این بزرگتر که انسان برادر مومن خویش را فقیر ببیند و نتواند به کمک او بشتابد. وقتی اهل مجلس متفرق شدند؛ فردی گفت: از این خانواده تعجب می کنم که گاهی می گویند زمین و آسمان مطیع ما هستند و گاهی گویند از برآوردن نیاز برادر مؤمن خود عاجزیم.
و این جملات را بعنوان طعنه بر زبان خود جاری کرد. شیعه مقروض وقتی این کلام را شنید نزد امام علیه السلام آمد و عرض کرد: شیعه مقروض: ای پسر پیامبر! چنین مطلبی گفته شده که شنیدن آن بر من از تحمل مشکل خودم دشوارتر است.
حضرت فرمودند: هم اکنون خداوند متعال اجازه فرمودند در کار تو گشایشی شود. سپس به فردی گفتند: آن غذایی را که سحری و افطار من است را بیاور، آن شخص غذا را که دو قرص نان خشک بود آورد. امام علیه السلام فرمودند: آن را بردار که در نزد من چیز دیگری نیست و خدای تعالی با این دو قرص نان مشکلات تو را رفع می فرماید و تو را به خیری گسترده می رساند.
آن مرد دو قرص نان را گرفت و به بازار رفت؛ در همین حال نیز به سنگینی قرضش و حال بد همسرش می اندیشید و شیطان نیز او را وسوسه می کرد که قرض سنگین تو کجا و این دو قرص نان کجا؟ در این هنگام مسیرش به ماهی فروشی افتاد که ماهی خشکی در دست داشت. به وی گفت:
شیعه مقروض: آیا حاضری این ماهی خشک را به من بدهی و یک عدد نان خشک از من بگیری ، ماهی فروش پاسخ داد: آری و با این پاسخ معاوضه صورت گرفت.
آن مرد به حرکتش ادامه داد تا آن که به شخصی برخورد کرد که اندکی نمک در دست داشت پیشنهاد معاوضه یک قرص نان خشک را با نمک کرد و قبول شد. وقتی که او شکم ماهی را باز کرد؛ در شکم ماهی دو عدد مروارید گرانبها یافت که به خاطر آن دو مروارید شکر خدا را به جا آورد.
وقتی که هنوز غرق شادی این ماجر بود، در خانه اش زده شد و هنگامی که در را باز کرد؛ صاحب ماهی و صاحب نمک را دید که آمدند و گفتند: صاحب ماهی و صاحب نمک: ای بنده خدا ما و همسران ما سعی کردیم که این قرص نان ها را بخوریم ولی دندان های ما نتوانست ما این نان را به تو پس می دهیم و آن چه از ما گرفته بودی را برایت حلال کردیم.
و آن مرد آن دو قرص نان را گرفت. بعد از رفتن آن دو نفر، در خانه اش دوباره زده شد و این بار فرستاده فرزند رسول خدا بود که گفت: حضرت سجاد علیه السلام فرمودند: تو به گشایش رسیدی، پس طعام ما را به ما بازگردان چرا که آن را غیر از ما نمی خورد
آن مرد آن دو لؤلؤ را به قیمت فراوانی فروخت و دِینش را با آن پرداخت کرد و بعد از آن حال او خوب شد. گاهی بعد از هزار جور دعوا با خودمان قبول می کنیم که بالاخره دردمان را به حامی زمانمان بگوییم تا هم او را آزموده باشیم هم حاجت روا شده باشیم…
بعد جالب ترش آنجاست که برای دعایمان تاریخ و ترتیب و اسباب هم مشخص می کنیم، انگار گاهی یادمان می رود این خانواده کارشان را خوب تر از هر کس دیگری بلدند… یا دو قرص نان زندگی کسی را متحول می کنند، بی جاست اگر بپرسیم نان چه ربط دارد به بی پولی…
یک جور جواب می دهند که ارتباط دعا و حاجت روایی را می فهمیم نه می توانیم ذره بین بگیریم و بگوییم فلان حاجت را حضرت روا کردند… این خاندان کارشان درست است. پنهانی حاجت می دهند…
اگر امام زمان علیه السلام در خلوت خود دست حمایت بلند می کند و برای شیعیان دعا می کند اگر امام زمان علیه السلام می فرماید ما همواره به یاد شما هستیم و شما را فراموش نمی کنیم.
اگر امام زمان علیه السلام همواره دست حمایتش بر شانه شیعیانش است زیرا او از این خاندان است زیرا پدران او این گونه بودند.
وقتی از نعمتی بهره مند هستیم حداقل ترین کار این است که از آن نعمت استفاده کنیم حال که از حمایت چنین حامی برخوردار هستیم حداقل ترین کاری که من و شما می توانیم بکنیم این است که از آن حمایت استفاده کنیم و قدرشناس آن باشیم.
وارث “هاجر” در غربت “مریم” در عزلت “زهرا” در مصیبت، سیمین صدف گرانبهاترین مروارید روزگار که در چنین روزها، انتظار فرزندی را داشت که سرانجام به تمامی ستمها و تباهی ها پایان میدهد و تیرگی جهان را به نور خدا میزداید از این رو چشمها همه به او دوخته و چشمها، همه به سوی او فروریخته بود….
سلام بر تو ای یادگار خدا در زمین، ای جانشین خدا در زمان ای حجت خدا بر مردمان
سلام بر تو ای چشم بینای حق، ای گوش شنوای حق، ای دوست توانای حق
سلام بر تو ای آیت معرفت، ای مشعل هدایت، ای کشتی نجات
سلام بر تو ای خورشید تابان ای چشمه جوشان، ای شمشیر برّان
سلام بر تو تا هر زمان که گلها میشکفد بلبلها میخوانند، ستارگان میدرخشند
سلام بر تو سپیده دمان، بامدادان، شامگاهان
درود بر یاران تو آن پاکدلان، فرزانگان، فداکاران
درود بر منتظران تو، آن پارسایان، بردباران، شیدادلان
راستی چرا ما؟ چرا ما باید در زمان غیبت نور به دنیا آمده باشیم؟ چرا ما انتخاب شدیم؟ آخر چقدر باید به انتظار بنشینیم؟ چند بار آرزو کنیم که ای کاش ما در زمان امام حاضر بودیم و این چنین غم دوری نمی خوردیم؟
درست است که ما بی نور خورشید و در هوای ابر آلود غیبت قدم به صراط مستقیم گذاشتیم، درست است که ما یتیمانی بی پناه هستیم و سایه پدر بر سر نداریم، درست است که سال های سال در سوز و سرمای زمستان نبودنش زندگی کردهایم و به امید دیدن بهار حضور و ظهورش زنده ماندهایم، اما دل خوشی هایی هم داریم.
آن جا که می فرمایند (امام کاظم علیه السلام): خوشا به حال شیعیان ما، که در غیبت قائم ما به ریسمان ما تمسک جویند و بر دوستی ما و بیزاری از دشمنان ما پایدار باشند. آنان از ما هستند و ما از آنان. آنان به امامت ما خشنودند و ما نیز از تشیع آنان، خوشا به حال آنان! خوشا به حال آنان! سوگند به خدا که آنان در روز قیامت با ما و در درجات ما هستند.
امین درد آگاهم تو را من چشم در راهم *** دلیل عصمت راهم تو را من چشم در راهم
شب است و بی چراغم من، اسیر کوره راهم من *** بتاب ای خضر بر راهم تو را من چشم در راهم
شبم را نور باران کن نگاهم را چراغان کن *** که بی مهر تو گمراهم تو را من چشم در راهم
نشستم تا بیایی تو، کجایی تو، کجایی تو *** امین درد آگاهم تو را من چشم در راهم
سلام بر نور سلام برسپیدی، سلام بر امید سلام بر پاکی، سلام بر ستاره فروزان، سلام بر ماه تابان، سلام بر نیمه ماه شعبان، سلام بر فرزند خورشید، سلام بر فرزند ماه تابان، سلام بر فرزند رخشندهی اختران آسمان، سلام بر زاده یس و زاریات سلام بر فرزند طور و عادیات.
سلام بر مولود موعود، مولود امشب، مهدی موعود، و سلام بر دوستداران نیکی سلام بر دوستداران سپیدی، و سلام بر لاله های منتظردر جشن میلاد، سلام برشما که گل محبت او را در دلهایتان نشاندهاید! و سلام بر قلبهایتان که چونان باغی پر گل، مقدم او را به انتظار نشسته است.
آغاز می کنیم جشن مان را با یاد او که ترجمان وحی است و تلاوت کننده قرآن. هم او که خداوند دربارهاش می فرماید: “پخش قرائت صوت آیات ۱۵، ۱۶، ۱۷و ۱۸ سوره کورت ۲
قرآن : سوره تکویر آیات (۱-۲۰) با تکرار آیات ( ۱۵و ۱۶و ۱۷و ۱۸ترجمه آیات به صورت دکلمه خوانده شود.)
سوگند به ستاره، سوگند به آن ستاره موعود، سوگند به ستاره و هنگام درخشش، سوگند به آن مولود موعود که در شب میلادش چون ستارهای بدرخشید و ماه زمینیان شد. سوگند به ستاره و پنهان شدنش، سوگند به او که درخششی کوتاه در پشت این غیبت پنهان گشت.
سوگند به ستاره و آن هنگام که ظاهر شود، سوگند به او و به جلوه دو باره اش آن هنگامه که ظهور کند. سوگند به شب فراگیر غیبتش، شبی به طولانی قرنها شبی به درازای ۱۱۷۲ سال و سوگند به صبح سپید دولتش آن هنگام که از کرانه افق بدمد و قسم به نور فراگیر عدالتش که میهمان تمام روزنه ها خواهد شد. او خواهد آمد و با خود تمام سپیده ها را خواهد آورد.
مرغ ایمان از شاخه دلها پریده است. و دیگر بلبلی عاشقانه نمی خواند. درختها دست به آسمان دارند و آمدنت را دعا میکنند. تمام پرندگان صبح گاهان سرود تو را سر می دهند و منتظرند. اگر پرندهای سر به میان بال دارد غمگین توست. اگر اشک گلی بر خاک تیره چکیده از غم غربت توست. اگر کودکی گریه می کند بهانه تو را می گیرد.
تمام آینه ها غبار دوریت را دارند دل به کدامین چهره خوش کنند به روی سیاه یا چهره کریه دشمنان به خون تشنه تو؟ سالهاست که منتظر درخشش نور تو هستند. دل من نیز چون کودکی بهانه تو را می گیرد و برای توست که می گرید. گاه نیز چون پرنده ی کوچکی خاکستری می خواند. آوازی غمگین که غیبت تو را حکایت می کند. و گاه چون آیینه ای لحظه ای وام دار یاد تو می شود. آری این دل به امید دیدارت است که هنوز می تپد.
در شب میلادت گرچه باید شادمانه خواند ولی صد افسوس که تو خود آفتاب پشت ابری. و در روزهای ابری نمی توان سرودی جز باران خواند! و اینک سرود انتظار تو را به ترنم می نشینیم تا مگر به گوشه چشمی دل غم دیده ما را بنوازی!
به خاک کوچه دیدار آب می پاشند *** بخوان ترانه شادی که یار آمدنیست
ببین چگونه قناری ز شوق می لرزد! *** مترس از شب یلدا بهار آمدنیست
صدای شیهه رخش ظهور می آید *** خبر دهید به یاران سوار آمدنیست
بس است هر چه پلنگان به ماه خیره شدند *** یگانه فاتح این کوهسار آمدنیست
دانهایم که در تیره خاک گرفتار گشته ایم و به جستجوی نور تو را فریاد می کنیم. کشتی شکسته گانیم و خسته تر از آن که خود را به ساحل برسانیم. تشنه گانیم و تشنه تر از آن که آبی ما را سیراب کند. آری! تو همان آب گوارایی که خداوند در قرآنش چنین در بارهات می گوید: ای رسول ما! بگو که با دیده تامل بنگرند که اگرآب که مایه زندگانی شماست صبح گاهی همه در زمین فرو رود جز خدا کیست که باز آب گوارا برای شما پدپد آورد؟
مهدی جان! آرامش دلهای طوفان زده ما! کشتی نجات و ساحل آرام زندگی! در جشن میلادت تو را به جستجو می نشینیم. شاید که ذرهای از نورت ما را تیره خاک رها کند و چون ساقه ای ترد به سوی خورشید وجودت عروج کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان، یا نور الله فی الظلمات، یا حجه الله علی البریه.
خدایا! تو را شاکریم که امروز در این لحظات با شکوه، در کنار یکدیگر جمع شدهایم تا در جشن ولادت حضرت صاحب الزمان (علیهالسلام) شرکت کنیم. امروز، روزی است که دلهایمان به نور حضور امام مهدی (علیهالسلام) روشن میشود و امید به ظهور او در دلهایمان میدرخشد.
مراسم امروز، جشن تولدی است برای امامی که در غیبت است، اما حضور معنوی او در زندگی ما همواره حس میشود. نیمه شعبان، روزی است که در آن، خداوند نور امید را به دلهای منتظران بخشید و بشارت داد که روزی خواهد رسید که حضرت مهدی (علیهالسلام) برای تحقق عدالت در زمین ظهور خواهد کرد.
اینجا، در این جشن شاد و معنوی، دعای ما این است که حضرت مهدی (علیهالسلام) در هر کجای این عالم که باشند، سلامت و پیروزی داشته باشند و هر چه زودتر ظهور کنند تا جهانی پر از صلح و آرامش و عدل و انصاف بسازند.
در این لحظات پر از معنویت، بیایید همگان دست به دعا برداریم و از خداوند بزرگ بخواهیم که در سایه ولایت امام زمان (علیهالسلام)، زندگیمان پر از برکت و هدایت باشد.
امیدوارم این جشن، پر از شادی و برکت برای همه ما باشد و روزی برسد که به لطف حضرت ولی عصر (علیهالسلام) شاهد برقراری عدالت و آرامش در سراسر جهان باشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا حجه الله فی الأرض، یا نور الله الهادی، یا صاحب الزمان.
با سلام و درود فراوان خدمت تمامی شما عزیزان که در این شب پر برکت، در جشن بزرگ ولادت امام مهدی (علیهالسلام) شرکت کردهاید. امروز، روزی است که دلهایمان از شادی و امید به ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام) پر میشود و با هر لحظه، به انتظار فرج آن امام عزیز مینشینیم.
نیمه شعبان، روزی است که میلاد آخرین ذخیره الهی، امامی که به وعده خداوند، جهان را از ظلم و فساد نجات خواهد داد، در آن رقم خورده است. امام مهدی (علیهالسلام) نهفقط برای شیعیان، بلکه برای تمام بشریت به عنوان منجی و مصلح ظهور خواهند کرد و جهانی پر از عدل و انصاف خواهند ساخت.
امروز، روزی است که یاد حضرت ولی عصر (علیهالسلام) در دلهایمان زنده میشود و با دعای فرج و انتظار ظهور ایشان، به جشن و سرور پرداختهایم. در این لحظات معنوی و مبارک، بیایید با تمام دل برای سلامتی و پیروزی امام زمان (علیهالسلام) دعا کنیم و از خداوند بخواهیم که هرچه زودتر ما را از فیض حضور ایشان بهرهمند سازد.
امیدواریم این جشن پربرکت، روحیه امید و انتظار را در دلهای ما زنده نگه دارد و در کنار هم، به پیشواز ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام) برویم. انشاءالله روزی برسد که همگان در کنار امام زمان (علیهالسلام) زندگی کنیم و از برکات حکومت عدل ایشان بهرهمند شویم.
سلام بر پیمان محکم الهی، همان پیمانی که در روز الست از بندگانش گرفت. سلام بر پرچم افراشته عدل خداوند، همان پرچمی که تنها پیروانش رستگار می شوند، سلام بر رحمت فراگیر خداوند، همان رحمت پنهان شده در پشت ابر که چون خورشید رحمتش فراگیر است.
سلام بر وعده غیر قابل انکار خداوند، همان وعده ای که انکارش به منزله انکار پیامبر است. سلام بر توای ابتدا و انتهای تمام آرزوها، همان آرزویی تمام بشریت قرنهاست او را به انتظار نشسته. سلام بر تو و تمام خوبیهایت و سلام بر تو و تمام مهربانی هایت!
با سلام آغاز کردیم و با سلام هم به پایان می بریم. که خداحافظی شیوه عاشقان دلباخته نیست. آری، عاشقانی که هر لحظه منتظر دیدارت هستند مگر می شود از تو و از دیار تو خداحافظی کنند؟ مگر می شود؟! نه این رسم عاشقی نیست عاشق مهدی یعنی همیشه چشم براه همیشه منتظر همیشه کوشا!
آری عاشق مهدی همیشه چشم براه است ودست به دعا. دست به دعا دارد تا برای عزیز سفر کرده اش دعا کند سلامتی اش را از خدا بخواهد. و بخواهد که هر چه زودتر این مسافر قرنها به خانه برگردد. و اینک پس از شادی جشن میلاد، چشمانمان را به اشک چراغانی می کنیم، غبار دلهایمان را می شوییم و با مولایمان به نجوا می نشینیم و سپس، برایش دعا می کنیم.
همچنین ببینید: متن و صوت مولودی برای امام زمان عج