شعر ولادت امام سجاد علیه السلام 1403 | شعر در مورد امام سجاد کودکانه
ولادت امام سجاد (علیه السلام) همیشه در دل های شیعیان جایگاه ویژ ه ای دارد. ایشان نه تنها به عنوان یک امام بزرگ، بلکه به عنوان یک الگوی کامل در عبادت و اخلاق شناخته م ی شوند. در این بخش، ما به سراغ اشعار کودکانه و زیبا درباره امام سجاد رفته ایم که می تواند به طور ساده و شیرین ویژگی های ایشان را برای کودکان شرح دهد و آن ها را بیشتر با شخصیت امام سجاد آشنا کند.
همچنین ببینید: زندگینامه امام سجاد
شعر ولادت امام سجاد علیه السلام
تاجِ نبوی نگینش آمد از راه
مولای اَمین، اَمینش آمد از راه
بفرست به خاتم النبیین صلوات
چون زینت عابدینش آمد از راه
ماییم مست جام تو یا زین العابدین
خانه خراب نام تو یا زین العابدین
هستیم مرغ بام تو یا زین العابدین
مست علی الدوام تو یا زین العابدین
پس می دهم سلام تو یا زین العابدیندردم همینکه باتو دوا میشود بس است
ذکرم همینکه نام شما میشود بس است
لطف تو دستگیر گدا می شود بس است
وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است
با رحمت مدام تو یا زین العبادینبا خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟
آب دهان کیست چنین کیمیا گری
آورده ام برات اگر دیده تری
فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری
به به به این مرام تو یا زین العابدیننزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما
سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما
کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما
فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما
با اشتیاق دام تو یا زین العابدینمهر غلامی پدرت بر جبین ماست
حب الحسین روز قیامت نگین ماست
شهبانوی مجلله شورآفرین ماست
نامش شرافت همه سرزمین ماست
ایران فدای مام تو یا زین العابدین
روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط
آواره حسین دراین راه شد فقط
مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط
دلبست بر امام تو یا زین العابدیننخل بهشت از رطبت بوسه میگرفت
جبریل از نماز شبت بوسه میگرفت
سجاده نیز از لقبت بوسه میگرفت
آنقدر حسین از دولبت بوسه میگرفت
جانم به این مقام تو یا زین العابدیننزدیک ذات، جای سجودت مشخص است
بالای ساق عرش عمودت مشخص است
یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است
زهرا در این قیام و قعودت مشخص است
حق کرده احترام تو یا زین العابدینذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات
شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات
نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات
شد خط به خط برادر قرآن صحیفه ات
دارد شکر کلام تو یا زین العابدینکیسه به دوش شب به شب مهربان شهر
آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر
آقای دوستان خدا ای امان شهر
ابری شده است بار دگر آسمان شهر
با سجده غلام تو یا زین العابدینمشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است
ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است
یک اربعین تکیه گاه تو زینب است
وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است
شد استوار گام تو یا زین العابدینکشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای
با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای
ابن زیاد را سرجایش نشانده ای
کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای
احسنت بر قیام تو یا زین العابدینآویز دست مادر من نذر مرقدت
دو گوشوار دختر من نذر مرقدت
فرشی که هست در بر من نذر مرقدت
چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت
قبر بدون بام تو یا زین العابدینشاید دوباره صحن و سرایی درست شد
بین مدینه نیز بنایی درست شد
یک گنبد امام رضایی درست شد
آخر ضریح های طلایی درست شد
آنجا به احترام تو یا زین العابدینبا ما ز دردهای شب قافله بگو
از زخم گردن و اثر سلسله بگو
از خار و پا و سوختن و آبله بگو
از طرز خنده های بد حرمله بگو
دور و بر خیام تو یا زین العابدینبا تو حدیث کرببلا ترجمه شد و
دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و
با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و
جسم مرمل بدما ترجمه شد و
با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین
.
روح غزل ! ز طبع روانت به ما ببخش
شعبان بتاب و از رمضانت به ما ببخشما مستمند های در خانه ی تو ایم
یک تکه نان ز گوشه ی خوانت به ما ببخشما را به دره می برد این راه نابلد
از نور چشم راه نشانت به ما ببخشایمان هم از عصاره ی جان تو خلق شد
یک جرعه از عصاره ی جانت به ما ببخشجامی از آن صراحی ناب صحیفه را
با طعم دل نشین بیانت به ما ببخشما گوشمان خمار مناجات های توست
از آن شراب روح تکانت به ما ببخشبار غمت بضاعت این شانه ها که نیست
سهمی ازآن به رسم امانت به ما ببخشسینه زنیم گریه ولی چیز دیگری است
جایی میان گریه کنانت به ما ببخشما کشتگان تیر غم و غمزه ی توایم
مست از فراز های ابو حمزه ی توایم
آرزوی کوه ها یک سجدۀ طولانی اش
آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی اشدست هایش شاخهٔ طوباست مشغول دعاست
ماه و خورشید و فلک در سایهٔ نورانی اش…می وزد از منبرش فریادهای «یاحسین»
شام ها ویرانهٔ هر خطبهٔ توفانی اشدر کلامش ضربت شمشیر حقّ حیدر است
عبدوَدها کشته، از شور حماسی خوانی اشاوست فرزند منا و مکه، فرزند صفا
چشمه ها می جوشد از هر واژهٔ قرآنی اش
گل باغ یاسین خوش آمد
امام العابدین خوش آمد
این پسر مرآت حُسن پیغمبر است
زبانش ذوالفقار دست حیدر است
این پسر بر حسین، حسین دیگر است
نجل حبل المتین خوش آمد
✨امشب که در بهشت وا مى گردد
✨هر درد نگفتنى دوا مى گردد
✨از یمن ولادت امام سجاد(ع)
✨حاجات دل خسته روا مى گردد
❤️امشب ڪه درِ بهشٺ وا مےگردد
????هــر درد نگفتنـے دوا مےگردد❤️از یُمنِ ولادٺِ #امام_سجاد_ع
????حاجاٺ دل خستہ روا مےگردد
ای نـور چشم «حضرت آقای کربلا»
بعد از «حسین» دلبر دیوانگان توییاین افتخار ماست کـه فامیل تان شدیم
پس «شاهزاده ی همه ایرانیان» تویی????ولادت حضرت سجاد علیه مبارک
السلام ای سجده ی نورانی سجاده ها
السلام ای هم قبیله با دل افتاده هاالسلام ای رنج دیده در زمین کربلا
السلام ای دل بریده از همه دلداده هاولادت امام سجاد مبارک
مژده ای شیعه
که باشد شب میلاد امشب
پا نهاده به جهان
حضرت سجاد امشبشهربانو بکند
فخر به نسوان جهان
که خـدا
طرفه گلی ناز به او داد امشب
از بس که ملک دور و برت پر زده گشته است
پیراهن افلاک پرازعطر عبایت
من کمتراز آنم که به پای توبیفتم
عالم شده سجاده،افتاده به پایت????میلاد امام سجاد(ع) مبارک
????وقتی که فروغ ازلی دیدن داشت
????انوار خداوند جلی دیدن داشت????با دیدن فرزند عزیزش سجاد
????لبخند حسین بن علی دیدن داشت.
شعبان شد و پیک عشق از راه آمد
عطر نفس بقیه الله آمدبا جلوه سجاد، ابوالفضل و حسین
یک ماه و سه خورشید در این ماه آمدماه مبارک شعبان بر همگان مبارک
فرا رسیدن میلاد بزرگ سالار شهیدان
حسین فاطمه
علمدار کربلا ابوالفضل
وحضرت امام سجاد بر
همه عاشقان مبارک باد
از بس که ملک دور و برت پر زده گشته است
پیراهن افلاک پرازعطر عبایت
من کمتراز آنم که به پای توبیفتم
عالم شده سجاده،افتاده به پایت
ولادت امام سجاد علیه السلام
چشمان منتظر خورشید، با خنده های تو می خندد
آه ای تبسم روحانی، هستی به پای تو می خنددبا واژه های گل و لبخند، دارد لب پدرت پیوند
باران بوسه که می گیرد، بابا برای تو می خنددبانوی شهر خدا حالا، در بر گرفته مسیحش را
دستان منتظر باران، با ربنای تو می خنددمی آیی از گل و فروردین، از نص واقعه ای شیرین
آری صحیفۀ هفت اقلیم، با هر دعای تو می خنددای پیر وصل مناجاتی، ای آنکه قبلۀ حاجاتی
در هر فراز مناجاتت، گویی خدای تو می خنددای روح سجده! دل محراب، در حسرت قدمت بی تاب
آری نسیم اجابت در، زلف رهای تو می خنددهرچند اهل زمین بودم، هرچند خاک نشین بودم
هربار گریه شدم دیدم، دست عطای تو می خنددیک بار دیگر از این کوچه، مثل نسیم گذر کردی
در صحن سینۀ مشتاقم، عطر عبای تو می خندداین شعر هجرت من بوده، از مروه ای نفس آلوده
در چشم های زلال بیت، دارد صفای تو می خندد
میلادیه امام سجاد (ع)
حق ائدوب حسینه بیر اوغول کرامت
حجّت الهی رهبر جماعتدینه پیشوا اولسون
خلقه رهنما اولسونمقدمی مبارک (۲)
شیعه لر بو عید فخر ساجدین دور
زینت عبادت زین العابدین دور
لطف ائدوب حق یکتا
نوریلن دولوب دنیا
مقدمی مبارک (۲)گلدی تا جهانه پادشاه والا
اولدی نوره باران دودمان زهرا
بیزده شاد اولاخ دلدن
عطر آلاخ بو بیر گلدن
مقدمی مبارک (۲)کیمده وار بو شه تک بیر بیله سعادت
عمرونی ائدوبدور سربسر عبادت
فخر ساجدین دور بو
زین العابدین دور بو
مقدمی مبارک (۲)بو شهین وجودی منبع سخادی
گل آدی مریضون دردینه دوادی
حجت خدادور بو
شاه ماسوادور بو
مقدمی مبارک (۲)عمرده بو حضرت چوخ گئدوب سجوده
ائتمیوبدی شکوه خالق ودوده
هر زمان دعا ائتدی
خالقه ثنا ائتدی
مقدمی مبارک (۲)نازنین وجودی چوخ دوشوب بلایه
امر حقدن اؤتری دؤزدی هر جفایه
حقین آلدیلار الدن
اود دوتوب یانوب دلدن
مقدمی مبارک (۲)گون دولاندی اولدی مسکنی خرابه
گوز یاشی آخاردی درّ تک ترابه
گلدی خاطری درده
اولدی حالی پژمرده
مقدمی مبارک (۲)شامده بیر آهو گلدی دیده گریان
اؤز دلینجه دردین عرض ائدوب او حیوان
بیر بالام گئدوب الدن
یانموشام آقا دلدن
مقدمی مبارک (۲)قورخورام بالامی ئولدوره او صیّاد
سیّدی دخیلم گل آل ایله آزاد
معدن سخاسوز سیز
دردیمه دواسوز سیز
مقدمی مبارک (۲)گلدی گوردی صیدی ساخلیوب اوصیاد
آلدی رأفتیله ایلیوبدی آزاد
دردینه دوا ائتدی
قلبینی رضا ائتدی
مقدمی مبارک (۲)وار گوزوم قاپوزدا ای عزیز زهرا
«تابع دینم» من، لیک ، سوز یازاندا
ائت منه نظر شاها
طبعیمی ایله گویا
مقدمی مبارک (۲)
چو خورشید جمالش ، مشرق از برج کمال آمد
خدا شد جلوه گر ، بر خلق اشراق جمال آمدشد از برج عبودیت عیان شمس ربوبیت
تجلّی جمال آن جا تجلّی جلال آمدز مشرق تافت بدری مشرق اندر لیله القدری
که شمس طلعتش، تمثال وجه بی مثال آمدعیان بر ممکنات از نور واجب شد یکی ممکن
که چون او ممکنی در بینش ممکن محال آمدز بستان امامت خاست سروی معتدل قامت
که ظلّش عقول انبیا را اعتدال آمدنباشد هیچ ممکن را فرار از ظل او ممکن
که نورش خلق را هم مبداء آمد هم مآل آمدپناه اندر ظلال اوست خلقِ آفرینش را
کسی اندر ضلال آمد که کور از اینظلال آمدبه سیمایی حَسن ، دهر از حسین آورد فرزندی
که احسن احسن از جان آفرینش بر خصال آمدبنحوی ظاهر از وی گشت افعال عبودیّت
که فعلِ انبیا نزد فعالش انفعال آمدچنان اثبات حق فرمود در نفی وجود از جود
که خود عین فراقش تا ابد عینِ وصال آمدتوان در صبر و حلمش یافت علمش را که در عالم
کمال علم آن دارد که حِلمش را کمال آمدروا باشد گرش در رتبه شمس الاولیا خوانم
که در چرخ عبودیت جمالش بیهمال آمدنبی را رفرف آمد توسن معراج و این شه را
به سیر ناقه تا معراج احمد انتقال آمدچو معراج محمّد نیستی بود از تعین ها
به معراج این علی را با محمد اتصال آمدچنان در نیستی معراج کرد آن شاه لاهوتی
که این خرگاه هستی همچو گردش از نعال آمدچو سیرش در عدم بالا فتاد آن سالک وحدت
مقامات وجودش زیر مقدم پایمال آمدکسی را اتّصال آمد بحق ، درکیش حق جویان
که از غیر حقش در مسلک حق انفصال آمداز آن رو سید آمد ساجدین را نزد مشتاقان
که در لیل و نهارش سجده کردن اشتغال آمدغنایش فقر و عزّش ظلّ و رنج دشمنش راحت
گرفتاریش آزادی ، سرورش در ملال آمدخیال دوست در دل آنچنان فرسود جسمش را
که اجزای وجودش تار پودی از خیال آمدسراپا روح شد در عالم تن بسکه بر جسمش
زدست امتحانها اعتدال و اختلال آمدمراین بدر هدایت کافتاب آمد ولایت را
ز خوف حق سرشگش انجم و جسمش هلال آمداسیر خصم و در گردن غل و برناقه ی عریان
غذایش خون دل داروش رنج و ابتهال آمدنداند جز خدا کس ، با خدا حال مناجاتش
که وصف الحال این عاشق برون از وصف حال آمداگر خواهی ز حالش بو بری بنگر در آثارش
که اهل حال را بویی ز حالش این مقال آمدبنوش از جام توحید کلامش گر عطش داری
که جانِ تشنه کامان زنده زین آب زلال آمدکسی نشناخت این شیر خدا را سطوت و قدرت
ز تسلیم بلا بر خصم صیدش چون غزال آمدچو عنقای فؤادش در علوّ نیستی پر زد
بر اوج قاف هستی همّتش بگشوده بال آمدمجال عمر انسان گشت چون صرف عبودیت
کمال سیر او را تا ربوبیّت مجال آمدنباشد اولیا را سلطنت جز در عبودیّت
که این شه بی زوال و سلطنت ها را زوال آمدکسی کاندر جهان بندگی زد لاف سلطانی
نشان از وی نماند و سلطنت بر وی وبال آمدنه مرد است آنکه با سلطانی ، حقّ سلطنت خواهد
کسی کز این ریاست رست الحق از رجال آمدهر آن کو عبد حق شد، گشت مرآت جمال حق
خدا را اندر او بنگر که مرآت جمال آمدمرا دیدار یزدان تا ابد دیدار او باشد
که این چهر از ازل مرآت حسن لایزال آمد«#فؤاد» اندر دو عالم از تو دیدار تو میخواهد
که از فضل تواش هم این لسان و این سؤال آمد
از جنان امروز میکائیل عود آورده است
سجده هایش عاشقان را در سجود آورده است
چشم هایش عشق را بر قلب ها تزریق کرد
چشم هایی که خدا را به شهود آورده استجان مارا در جهان جام شرابش پاک کرد
هر پلیدی را در عالم انقلابش پاک کرد
روسیاهی مرا آب طهورا هم نشست
لیکن او با پرتویی از آفتابش پاک کردبارگاهش را خدا در عرش اعلا زد رقم
تا که در شأن مقام او، بنا گردد حرم
چهره ی او را تَواریخ عرب تحریف کرد
تا به زیبایی شود یوسف در عالم متهمعاشقان را مست، با چای ابو سجاد کرد
هر اسیری را نگاهش در جهان آزاد کرد
کوری چشم حسودان نام او هم شد علی
روز میلادش دِلِ شیر خدا را شاد کردزینتی بر عابدان او را خداوند آفرید
بی بها بودیم و او از لطف مارا هم خرید
جلوه ی پروردگاری خدا ،درچشم اوست
حیف شد هر دیده ای این نور زیبا را ندید
همچنین ببینید: بهترین متن مولودی امام سجاد
شعر ولادت امام سجاد کودکانه
امام سجاد، امام خوب ما
با دعاهایش، روشن کرد راه ما
شب ها در دل شب، به درگاه خدا
دست می برد و می خواند دعا
امام سجاد، امام مهربان
دعا و ذکرش در دل ها جان
با سجده های طولانی در شب
دست به سوی خدا دراز می کرددر دل شب ها از خوف خدا
گریه می کرد، با دل پاک و صاف
دعا می کرد برای دل های ما
که همیشه در راه خدا باشیم صاف
امام سجاد، با چشمان پاک
گریه می کرد بر یاد پدر و خاک
دلش پر از محبت خدا بود
با هر اشک، به خدا نزدیک تر بود
امام سجاد، در دل شب ها
در سجده ها می خواند دعا
لب هایش همیشه ذکر خدا بود
در دل شب، نور خدا می فروختدعاهایش برای همه انسان ها
راه هدایت بود برای ما
همه می خواندند از دعای امام
تا خداوند راه راست نشان دهد
امام سجاد، یاور یتیم ها
دلش پر از مهربانی بود برای بچه ها
در میان دردها و رنج های زیاد
باز هم لبخند می زد و دعا می کرد
ولادت امام سجاد مبارک باد
به خانه ی نبوت، نوری ز برکات
در مدینه، در شب های زیبا
نوزادی آمد، همچو ماهی از آسماننامش علی، سجاد است او
دست خداوند، بر او گشوده درود
در سجده هایش، دل ها روشن شد
نور خداوند، در دلش درخشدامام سجاد، امام دعا
دعاهایش همیشه، پاسخ خدا
در دل شب ها، گریه می کرد
برای همه ی عالم، دعا می کردبیایید جشن بگیریم امروز
برای امام سجاد، درود و شوق
ای شیرین دلان، خوشحال باشید
که این روز، روز خوبی است برای ما!
در مدینه آمد نور به دنیا
نوزادی از نسل پاک خدا
امام سجاد، یادگار حسین
در سجده ها دل ها را می شکفتینبا دست های پر از راز و دعا
هر شب به یاد خدا بود همیشه تنها
امام سجاد، با قلبی پر از نور
دعای شبانه می کرد برای حضور
ای امام سجاد، نور دل ها
دست خدا بودی، در شب ها
با گریه های بی پایان، دل شاد کن
همه جا نام خدا را یاد کندر سجده هایت همیشه دعا بود
برای ما و مردم، نور خدا بود
یاد تو همیشه در دل ما جا
امام سجاد، خوش آمدی به دنیا!
ولادت امام سجاد مبارک باد
آمد از خاندان پیامبر نیکو باد
در دل شب ها، نور خدا بود
او همیشه به یاد خدا بوددعای امام، در دل ما تابید
در دل شب ها، هرگز نمیدید
که دست به دعا، سوی خدا می رود
و دل همه ی ما با یادش می شود
امام سجاد، نوری در شب
در سجده ها، دل ها را شاد کرد
دعای دلنشین و بی پایان او
آسمان ها را به نور خود روشن کردامام سجاد، همیشه با عشق
در دل شب ها می خواند به خشوع
برای دنیا، برای دل های پاک
دعای امام سجاد، همیشه در راه