دلنوشته مادرانه برای پسرم و دخترم بسیار زیبا و احساسی و غمگین

دلنوشته مادرانه

دلنوشته مادرانه

دلنوشته مادرانه؛ در این پست می توانید بهترین جمله ها و متن ها در مورد دلنوشته مادرانه برای پسرم، دلنوشته مادرانه برای دخترم، دلنوشته مادرانه برای فرزند، دلنوشته مادرانه غمگین را مشاهده کنید. مادر بودن یکی از قشنگ ترین لحظات زندگی هر فردی می باشد و زمانی که فرزندش به دنیا می آید قلب مادر بیرون از سینه می تپد و فرقی ندارد شما چند ساله باشید برای مادر همیشه یک کودکی هستید که نیاز به محبت و آرامش دارد حتی اگر خودش نا آرام و پر از غصه باشد و هر لحظه که شما به دیدار مادر بروید با استقبال گرم آن مواجه خواهید شد و این رابطه عشق بی پایان مادر به فرزند است که هیچوقت تمام نمی شود. امروز در پارسی دی دلنوشته مادرانه را می توانید مشاهده کنید.

دلنوشته مادرانه

می نویسم و به خودم هدیه میکنم حس زیبای وجود تو را، با تو بودن را، با تو لبریز شدن و با تو عاشق شدن را…

می نویسم شاید قلم یارای ثبت احساسات و وقایع را داشته باشد شاید قلم خوار نشود در مقابل حس بزرگ خواستن و عشق ورزیدن به فرزندم که من یک مادرم…

ﺭﺍﺿﯿﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﭘﺎﯾﯿﺰِ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻣﻦ ..

ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﻢ ﺑﺮﮔﻬــــﺎﯼ ﺯﺭﺩ ﻭ ﻗﺮﻣﺰﺕﺭﺍ

ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺩﺭ هوایت

ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﯼ

ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺑﺮﮒ

ﻣﻦ ﺑﻮﯼ ﺧــــــــــﺪﺍ ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﺍﺯ ﺗـــﻮ

داشتم فکر میکردم هرسال از زندگیم چجوری گذشت

۱۸….

۱۹….

۲۰….

۲۱سالگی!

ازاین سن به بعد همه چی فرق کرد….

یک رنگ دیگه گرفت…..

یک حس و حال دیگه ای پیدا کردم…..

دیگه اون دختر سابق نبودم….

چون مادرشدم….

الان که در نیمه ی بیست و سه سالگی ایستادم مادر یک پسر پرهیجان و پرجستو خیز یک پسر کوچولوی یک سال و نیمه ام….

و چقدررررر ازاین تغییر خوشحالم…..

چقدر خوب دل به این دریای پر تلاطم مادری زدم…..

که در ازاش یک دنیا عشق و عشق و عشق نصیبم شد….

روزهایی هست که من حس میکنم

بیشتر ازاینکه شما به من احتیاج داشته باشید

من محتاج شما هستم❤

روزهایی هست که من خیلی خسته هستم

روزهایی هست که یک لحظه بغل کردنتون انگیزه دوچندان بهم میده

🙏ممنونم که خدا منو مادر

شما دوتا فرشته کرده❤

تقدیم به فرزندم💖

زود بزرگ نشو مادر. کودکیت را بی حساب می خواهم و در پناهش جوانیم را !

زود بزرگ نشو فرزندم

قهقهه بزن ، جیغ بکش ، گریه کن ، لوس شو ، بچگی کن ، ولی زود بزرگ نشو تمام هستی ام .

آرام آرام پیش برو ، آن سوی سن وسال هیچ خبری نیست گلم. هرچه جلوتر می روی همه چیز تـندتر از تو قدم بر می دارد. حالا هنوز دنیا به پای تو نمی رسد از پاکی . الهی هرگز هم قدمش نشوی هرگز! همیشه از دنیای ما آدم بزرگ ها جلوتر باش ، یک قدم ، دو قدم ، ولی زود بزرگ نشو مادر.

آرام آرام پیش برو گلم.بزار ثانیه به ثانیه ات را تا عمق جانم حس کنم.

دلنوشته مادرانه برای پسرم

دلنوشته مادرانه برای پسر

فرزند شیرین تر از جانم پسر قشنگم

دوست داشتنت بزرگ ترین نعمت دنیاست

مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه می کند

حتی این روزها گاهی پرواز میکنم

من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم❤️❤️❤️❤️

میدونی

:

:

چه کیفی داره وقتی قد پسرت ازت بلند تر میشه

وقتی کنارش میشینی و سرتو میزاری رو شونش

وقتی مدام حواسش بهت هست

وقتی ساکتی نگرانت میشه میگه مامان خوبی

:

وقتی باهاش بیرون خونه هم قدم میشی حواسش هست کسی بهت چپ نگاه نکنه

وقتی تند تند دلش برات تنگ میشه

پسرم می نویسم برای تو از همان روزی که از بیمارستان اومدیم خونه از همون روز اول گرمی تو بخش از خونمون شد دیدن چیزی که ی تیکه از وجودمونه ، تو اتاقی که با عشق براش ساختیم خیلی قشنگه 💖

پسرم جونو دلم همیشه پشتتم…🕊☘️حتی روزای سختتر از حال

من تمام جزئیاتت

رو آرزو کردم!

و تو برآورده شدی!😍

مامان قربون تک تک جزئیاتت!

دلنوشته مادرانه برای دخترم

دلنوشته مادرانه برای دخترم

بوی بهار می شنوم از صدای تو دخترم

من «تُــو» را نوشتم گوشه به گوشه قَلبَـــم

تا ابد وبَرایِ همیشه

تو نور چشم وهمه اُمیدمی

دخترم

روح زندگی و دنیای من…

چقدر بودنت کنارم و مادری کردن برات واسم شیرینه

نمیدونم تو پاداش کدوم کار خوب منی که بهم برگشتی

انگار تو فرشته ای بودی که خدا فرستادت تا من بدونم چیکار باید کنم دلم میخاد برای تو اگاه ترین و شاد ترین مادر باشم

تو با اومدنت درهایی رو توی قلب و مغذمن باز کردی که دنیارو یجور دیگه دیدم و درک کردم خیلی زیباتر از قبل…خیلی مهربون تر از قبل…

قدرِ اونی که

ضربان قلبتو ناخودآگاه

غیر عادی میکنه

بدون…❤

دختر عزیزم!

نمی‌دانم چطور خدا را بخاطر این هدیه قشنگش شکر کنم.به اندازه تک تک سلول‌های بدنت از خداوند سپاسگزارم از خدا می‌خواهم این هدیه‌ای که به ما بخشیده در پناه خودش حفظ کند…

دلنوشته مادرانه برای فرزند

دلنوشته مادرانه برای فرزند،

گل سرخ زیبای من در دو ماهگی🌹

‎جانِ مادر دو ماهه که زندگیمون با تو قشنگتر

شده…

‎رنگ و بوى قشنگترى گرفته …

‎دیگه روزاى قبل از تو رو یادم نمیاد♥️

‎درسته مادر شدن سخته؛

‎تا خودتو به زندگى جدیدت وفق بدى…

‎سختیاى خودشو داره

‎همینطور ؛قبول مسئولیت بزرگ مادر بودن …

دختر گلم من به فدای قد و قامت رعنایت شوم که انقدر زود قد کشیده ای و برای خودت خانومی شدی بزرگ شدن تو حس زیبایی به خانواده ما می بخشد

خانومی بزرگ شدنت حس تکیه گاه داشتن را به من می بخشد. دوستت دارم دخترم❤

میان میلیون ها امروز و میلیون ها فردا

فقط یک امروز هست و یک امشب

ومن هرگز آن را بدون گفتن ” دوستت دارم” به تو هدر نخواهم داد

.

.

واقعا دوستت دارم وصله جونم

میخواهم به خورشید بفهمانم

تو پر نورتری

تو زیباتری

به دنیا بفهمانم تو برای من

از همه چیز دیگه مهم تری🥰

دخترم

به یاد داشته باش آنقدر دوستت دارم که به خاطرت

با تمام سختی‌های دنیا خواهم جنگید

به من تکیه کن

که تکیه‌گاهت عاشقانه دوستت دارد.

دلنوشته مادرانه غمگین

دلنوشته مادرانه غمگین

به خاطر تو هم شده همیشه آبی می مانم

به خاطر تو هم شده تمام روزهای بعد از این مهربانتر خواهم شد

دلم میخواهد زودتر دستهایت را بگیرم

زودتر روی دستهایم تکانت دهم بخوابی

زودتر برایت با زبان کودکانه قصه بگویم

بهانه بگیری و من کلافه شوم

بریزی

بپاشی

و من حرص هایم را سر بیخیالی خالی کنم

یک نفر باشد..

که وقتی نکاهش میکنی..

نه اینکه غصه هایت یادت برود ..

نه..

ولی یادت بیاورد ..

دلیل بزرگتری برای خوشحال شدن داری..

وتو پسرم..

بزرگترین دلیلی

عزیزترینم❤❤

عزیزترینم, فرزندم

من مادرت هستم…

من با عشق, با اختیار, با آگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم

تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست می دارد هدایت می کند و در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در آغوشش میگیرد…

من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد…

من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی, که گاه از خود گذشتگی نامیده میشود…

تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد…

من نه بهشت می خواهم نه آسمان و نه زمین …

بهشت من زمین من و زندگیم نفس های آرام کودکی توست که در آغوشم رویای پروانه آرزوهایت را می‌بینی…

من مادرم، همانی که خالقم ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را.

من هیچ نمی خواهم هیچ …

هیچ روزی به من تعلق ندارد، همه روزها ساعت ها و ثانیه های من تویی

و من دست کودکیت را می‌گیرم تا به فردای انسانیت برسانم

که این رسالت من است بر تو و هیچ منتی از من بر تو وارد نیست که من

با اختیار به عشق

تو را به این دنیای پر آشوب

خوانده ام…

نازنین پسرم

همین که تو را دارم، بهترین هدیه ی دنیا را دارم،

دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشان ترین ستاره نیستم

در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم

تو کهکشانی هستی از پر نور ترین ستاره ها

کودک من…..

روز به روز بزرگتر میشوی و من عاشق تر

پسرک من….

ممنونم که به دنیای من آمدی و زندگی را برایم زیباتر از همیشه کردی

دوستت دارم….بیشتر از دیروز….کمتر از فردا

به جرات میگم که تک تک روزهای این سالها روز من بوده!

با همه اون دردها و بخیه ها…..

با همه افسردگیهای بعد از زایمان…

شب بیداری های بعد از واکسن و تک تک دندونهایی که جوونه زدن…

اولین خنده ای که بهم کرد..

اولین قدمهاش…

اولین دادی که سرش زدم….

اولین روزی که رفت مهد….

اولین اردو بدون مادر ….

و خیلی از این اولین ها

و تا ابد هر روز روزِ منه مادره!

مادری برای من مثل یک معجونه عجیبه…

شیرین و تلخ …

سخت و اسون….

رفیق ندیده من !

از لحظه ای که مادر شدی هر روز روز توئه ..

خدا قوت به خاطر تک تک ثانیه هاش به تویی که داری این معجون رو جرعه جرعه مینوشی….

پس از معجون زندگیت لذت ببر چه تلخ چه شیرین