
تفسیر فال
دیگر از این وضعیت خسته و کلافه شدهای. صبر و قرار از تو رخت بربسته و احساس سرگردانی در زندگی به شدت تو را آزار میدهد، به گونهای که این ناپایداری و عدم اطمینان منجر به دلشکستگی عمیق در وجودت شده است. فقر و کمبود مالی، همچون سایهای سنگین بر دوش تو نشسته و عذابش همواره با توست. آرزو و هدف اصلی تو همان ثروتی است که در جستجوی آن هستی؛ ثروتی که برای دستیابی به آن خود را به هر آب و آتشی میزنی. اما نترس! روزی خواهد آمد که تمام مردم اطرافت، تواناییهایت را تحسین خواهند کرد و از دانش و تجربیات تو بهرهمند خواهند شد. آن روز نه تنها جایگاه اجتماعیات محکمتر خواهد شد، بلکه در دلهای کسانی که روزی از کمبودهایت آگاه بودند، احترامی ویژه پیدا خواهی کرد.
غزل حافظ: شماره ۵۲
- روزگاریست که سودایِ بتان دینِ من است
- غمِ این کار نشاطِ دلِ غمگینِ من است
- دیدنِ رویِ تو را دیدهٔ جان بین باید
- وین کجا مرتبهٔ چشمِ جهان بینِ من است؟
- یارِ من باش که زیبِ فلک و زینتِ دهر
- از مه روی تو و اشکِ چو پروینِ من است
- تا مرا عشقِ تو تعلیمِ سخن گفتن کرد
- خلق را وردِ زبان، مدحت و تحسینِ من است
- دولت فقر خدایا به من ارزانی دار
- کاین کرامت سببِ حشمت و تمکینِ من است
- واعظِ شَحنه شناس این عظمت گو مفروش
- زان که منزلگهِ سلطان، دلِ مسکینِ من است
- یا رب این کعبهٔ مقصود تماشاگه کیست؟
- که مغیلانِ طریقش گل و نسرینِ من است
- حافظ از حشمتِ پرویز دگر قصه مخوان
- که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است
پخش صوتی غزل
شاهد فال
در فال حافظ معمولا به غزل بعدی، شاهد فال میگویند، و در صورتی که پاسخ خود را به طور کامل پیدا نکنید میتوانید به سراغ شاهد فال بروید.
نقل است بیت یک یا سه یا پنج شاهد فال میتواند پاسخ شما باشد.
غزل در قالب تصویر
تصویر غرل به صورت یکجا