
تفسیر فال
قدر جوانیت را بدان و به خاطر مسائل کوچک غمگین نباش. وجودت مانند گلستانی است که در آن، شکوفهها با طراوت و رنگارنگ میبالند و چند روزی سبز و سرشار از زندگی هستند، اما به زودی خزان زندگی با تمام تلخیهایش به سراغ آنان میآید. این خزان نمیتواند میل به زیستن را در تو کمرنگ کند؛ زیرا اگر بخواهی عمری طولانی و پربار داشته باشی، باید دست یاری خود را به سوی مستمندان دراز کنی. کمک به دیگران نه تنها میتواند بر زندگی آنها تأثیر مثبت بگذارد بلکه بر روح و روان خودت نیز اثرگذار خواهد بود. ناجی تو کسی غیر از خداوند نیست؛ اوست که زینتدهندهی دلها است و با نور محبتش، تاریکیهای زندگی را روشن میکند. پس هرگز فراموش نکن که در میان چالشها و سختیها، امیدواری به لطف الهی میتواند راهگشا باشد.
غزل حافظ: شماره ۱۶۲
- خوش آمد گُل وز آن خوشتر نباشد
- که در دستت به جز ساغر نباشد
- زمانِ خوشدلی دریاب و دُر یاب
- که دایم در صدف گوهر نباشد
- غنیمت دان و مِی خور در گلستان
- که گُل تا هفتهٔ دیگر نباشد
- ایا پُرلعل کرده جامِ زَرّین
- ببخشا بر کسی کِش زر نباشد
- بیا ای شیخ و از خُمخانهٔ ما
- شرابی خور که در کوثر نباشد
- بشوی اوراق اگر همدرسِ مایی
- که عِلمِ عشق در دفتر نباشد
- ز من بنیوش و دل در شاهدی بند
- که حُسنش بستهٔ زیور نباشد
- شرابی بی خمارم بخش یا رب
- که با وی هیچ دردِ سر نباشد
- من از جان بندهٔ سلطان اویسم
- اگر چه یادش از چاکر نباشد
- به تاجِ عالم آرایش که خورشید
- چنین زیبندهٔ افسر نباشد
- کسی گیرد خطا بر نظمِ حافظ
- که هیچش لطف در گوهر نباشد
پخش صوتی غزل
شاهد فال
در فال حافظ معمولا به غزل بعدی، شاهد فال میگویند، و در صورتی که پاسخ خود را به طور کامل پیدا نکنید میتوانید به سراغ شاهد فال بروید.
نقل است بیت یک یا سه یا پنج شاهد فال میتواند پاسخ شما باشد.
غزل در قالب تصویر
تصویر غرل به صورت یکجا