دیوان حافظ: غزل شماره 209

 دیوان حافظ: غزل شماره 209

تفسیر فال

تقصیر خود توست که همه چیز را از دست داده‌ای. تو لایق داشتن همه چیز بوده‌ای، اما اکنون حسرت تمام آنچه که زمانی در اختیار داشته‌ای را می‌کشی. به وضوح احساس پیری می‌کنی و متأسفانه در حال حاضر هیچ اقدام خاصی از دستت برنمی‌آید. عذاب و ناراحتی عمیق تو برای دیگران نیز قابل درک است، اما به رغم این درک، هیچ‌کس حاضر نیست که به تو یاری رساند یا کمکی کند. باید بدانی که تنها راه چاره برای از سرگیری زندگی‌ات این است که خودت دوباره تمامی آنچه را که از دست داده‌ای بسازی و بازسازی کنی. این فرایند ممکن است دشوار و زمان‌بر باشد، اما با اراده قوی و تلاش مستمر می‌توانی بر موانع غلبه کرده و به سوی آینده‌ای بهتر قدم برداری.

غزل حافظ: شماره ۲۰۹

  • قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود
  • ور نه هیچ از دلِ بی‌رحمِ تو تقصیر نبود
  • منِ دیوانه چو زلفِ تو رها می‌کردم
  • هیچ لایق‌ترم از حلقهٔ زنجیر نبود
  • یا رب این آینهٔ حُسن چه جوهر دارد؟
  • که در او آهِ مرا قُوَّتِ تأثیر نبود
  • سر ز حسرت به درِ میکده‌ها بَرکردم
  • چون شناسایِ تو در صومعه یک پیر نبود
  • نازنین‌تر ز قَدَت در چمنِ ناز نَرُست
  • خوش‌تر از نقشِ تو در عالمِ تصویر نبود
  • تا مگر همچو صبا باز به کویِ تو رَسَم
  • حاصلم دوش به جز نالهٔ شبگیر نبود
  • آن کشیدم ز تو ای آتشِ هجران که چو شمع
  • جز فنای خودم از دستِ تو تدبیر نبود
  • آیتی بود عذابْ اَنْدُهِ حافظ بی تو
  • که بَرِ هیچ کَسَش حاجتِ تفسیر نبود

پخش صوتی غزل

دانلود فایل صوتی غزل

شاهد فال

در فال حافظ معمولا به غزل بعدی، شاهد فال میگویند، و در صورتی که پاسخ خود را به طور کامل پیدا نکنید میتوانید به سراغ شاهد فال بروید.
نقل است بیت یک یا سه یا پنج شاهد فال میتواند پاسخ شما باشد.

مشاهده شاهد فال

غزل در قالب تصویر

تصویر غرل به صورت یکجا

فال حافظ


دانلود برنامه فال حافظ
فال حافظ آلامتو
فال حافظ سلام دنیا