تفسیر فال
حق صحبت با پیران را به جا بیاور و به تجربههای گرانبهای آنها بها قائل باش. آنها با دانش و بینش عمیق خود میتوانند تو را به مسیری هدایت کنند که در نهایت به سعادت ابدی و بهشت برین منتهی میشود. شانس و فرصتهای خوب هماکنون بر تو گشوده است، پس آن را از دست نده و اجازه نده که این امکان بزرگ از دشت بگذرد. به بخت خویش لگد نزن؛ زیرا هر لحظه میتواند سرآغازی نو باشد. پیران نه تنها داستانهایی از زندگی خود دارند، بلکه نویدهایی را نیز برای تو فراهم میآورند که سرشار از رحمت و برکت الهی است. بنابراین، خودت همتی داشته باش، زیرا فر دولت در انتظار توست و ممکن است با تلاش مستمر و پیگیری آرزوهایت، اوضاع زندگیات دگرگون شود.
غزل حافظ: شماره ۴۰۵
- به جان پیر خرابات و حق صحبت او
- که نیست در سر من جز هوای خدمت او
- بهشت اگر چه نه جای گناهکاران است
- بیار باده که مستظهرم به همت او
- چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد
- که زد به خرمن ما آتش محبت او
- بر آستانه میخانه گر سری بینی
- مزن به پای که معلوم نیست نیت او
- بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب
- نوید داد که عام است فیض رحمت او
- مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
- که نیست معصیت و زهد بی مشیت او
- نمیکند دل من میل زهد و توبه ولی
- به نام خواجه بکوشیم و فر دولت او
- مدام خرقه حافظ به باده در گرو است
- مگر ز خاک خرابات بود فطرت او
پخش صوتی غزل
شاهد فال
در فال حافظ معمولا به غزل بعدی، شاهد فال میگویند، و در صورتی که پاسخ خود را به طور کامل پیدا نکنید میتوانید به سراغ شاهد فال بروید.
نقل است بیت یک یا سه یا پنج شاهد فال میتواند پاسخ شما باشد.
غزل در قالب تصویر
تصویر غرل به صورت یکجا