دیوان حافظ: غزل شماره 211

 دیوان حافظ: غزل شماره 211

تفسیر فال

ذات و طینتی زیبا داری که به‌راستی می‌تواند درخشانی را به هر جمعی بیفزاید و همین ویژگی منحصر به فرد، برای معرفی تو کافی است. نیازی به آراستن ظاهری نیست، چرا که زیبایی واقعی از درون ناشی می‌شود و این درون مایه‌ای است که افراد را جذب می‌کند. تلاش کن تا اعتماد به نفس خود را تقویت کنی، زیرا این اعتماد نه تنها بر کیفیت زندگی‌ات تاثیرگذار است بلکه بر نحوه تعاملات اجتماعی‌ات نیز اثرگذار خواهد بود. هر کس که تو را انتخاب کند، بدون شک عاشق طینت و شخصیت خاص تو خواهد شد. همچنین باید بدانید که ارزش تو بسیار بالاتر از آن است که بخواهی خود را خیلی راحت و بدون توجه به ویژگی‌های ذاتی‌ات به کسی معرفی کنی. این ارزشمندی باید همیشه در نظر داشته باشی و باعث شود تا با افتخار بایستی و نشان دهی که چه انسان خاصی هستی.

غزل حافظ: شماره ۲۱۱

  • دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود
  • تا کجا باز دلِ غمزده‌ای سوخته بود
  • رسم عاشق‌کُشی و شیوهٔ شهرآشوبی
  • جامه‌ای بود که بر قامتِ او دوخته بود
  • جانِ عُشّاق سپندِ رخِ خود می‌دانست
  • و آتشِ چهره بدین کار برافروخته بود
  • گر‌چه می‌گفت که زارَت بِکُشم می‌دیدم
  • که نهانش نظری با منِ دلسوخته بود
  • کفرِ زلفش رَهِ دین می‌زد و آن سنگین‌ دل
  • در پِی‌اش مشعلی از چهره برافروخته بود
  • دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت
  • الله الله، که تلف کرد و که اندوخته بود؟
  • یار مَفروش به دنیا که بسی سود نکرد
  • آن که یوسف به زَرِ ناسره بفروخته بود
  • گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
  • یا رب این قلب‌شناسی ز که آموخته بود؟

پخش صوتی غزل

دانلود فایل صوتی غزل

شاهد فال

در فال حافظ معمولا به غزل بعدی، شاهد فال میگویند، و در صورتی که پاسخ خود را به طور کامل پیدا نکنید میتوانید به سراغ شاهد فال بروید.
نقل است بیت یک یا سه یا پنج شاهد فال میتواند پاسخ شما باشد.

مشاهده شاهد فال

غزل در قالب تصویر

تصویر غرل به صورت یکجا

فال حافظ


دانلود برنامه فال حافظ
فال حافظ آلامتو
فال حافظ سلام دنیا